مثل موبایلت

[ دو شنبه 9 شهريور 1394برچسب:, ] [ 1:29 ] [ منتظر ظهور ]
[ ]

جنازه بهار

[ دو شنبه 9 شهريور 1394برچسب:, ] [ 1:26 ] [ منتظر ظهور ]
[ ]

دختر محجبه ای با ظاهر ساده از خیابان می گذشت پسرکی گستاخ از پیاده رو داد زد و به او گفت
چطوری سیبیلو؟!
دخترک با خونسردی کامل تبسمی کرد و گفت: ...
وقتی تو ابرو بر میداری مو رنگ می کنی و گوشواره میزاری منم
مجبــــورم سیبیل بـــزارم تــا جــامعــه احســـاس کمــبود مـــرد نـــکنــه!!!

منبعhttp://akharinyar.blogfa.com:

[ شنبه 7 شهريور 1394برچسب:, ] [ 16:42 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

روزگاری شهر ما ویران نبود              دین فروشی اینقدر ارزان نبود

صحبت از موسیقی و عرفان نبود         هیچ صوتی بهتر از قرآن نبود 

دختران را بی حجابی ننگ بود             رنگ چادر بهتر از هر رنگ بود

مرجعیت مظهر تکریم بود                     حکم او را عالمی تسلیم بود

اینک اما ......... 

پشت پا بر دین زدن آزادگی است

حرف حق گفتن عقب افتادگی است 

آخر ای پرده نشین فاطمه              کی رسی برداد دین فاطمه
اللهم عجل لولیک الفرج............

منبع : http://efaf4.blogfa.com

[ شنبه 7 شهريور 1394برچسب:, ] [ 16:31 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

خواسته های دختر کوچولو از مادرش

مامان خوبم می دونم خیلی دوستم داری


دوست داری من رو خوشگل کنی و به همه نشونم بدی 

ولی مامانی یه کوچولو فکر کن من قراره یه انسان باشم! 


مامانی من عروسک نیستم که هرطوری لباس تنم کنی 


آرایشم کنی ، جلو همه برقصونیم ، بغل هرکسی قرارم بدی 


من رو با خودت آرایشگاه نبر ، تو به من حیا یاد بده ، پوشش 


داشتن رو یاد بده ، دفاع از خودم رو یاد بده ،کسانی که بی 


عفتی یادم بدن زیادن ،تو ...عروسک شدن واسه دل دیگران


رو یادم نده ...خواهش می کنم به من فرصت انتخاب بده

خواهش میکنم مامانی

 
[ شنبه 7 شهريور 1394برچسب:, ] [ 16:17 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

خانم چادری

شما ﺧﺎﻧﻢ ﺧﻮﺵ ﺗﯿﭙﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ خیابون ﻣﻨﻮ ﭼﭗ ﭼﭗ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯽ!

ﺑﺒﯿﻦ ﻋﺰﯾﺰﻡ …

ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮَﻣﻪ ﻋﻘﻠﻢ ﻧﻤﯿﺮﺳﻪ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﻭ ﺁﺯﺍﺩ ﺗﺮِ!

ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﮐﻮﻟﺮ ﮔﺎﺯﯼ ﺭﻭﺷﻦ ِ…

ﺧﯿﻠﯽ ﻫﻢ ﮔﺮﻣﻪ!

ﺍﺻﻦ ﺩﺍﻏﻪ !

ﻻﮎ ِﻗﺮﻣﺰ ﻧﻤﯿﺰﻧﻢ

ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯽ ﺳﺮ ﺩﺭ ﻧﻤﯿﺎﺭﻡ ﻻﮎ ﭼﯽ ﭼﯿﻪ ﻫﺎ!

ﺑﯿﺎ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺑﺒﯿﻦ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯽ ﻻﮎ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺩﺍﺭﻡ !

ﺧﻮﺑﻢ، ﺑﻠﺪﻡ ﺑﺰﻧﻢ

ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ،

ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﭼﻮﻥ ﻣﺎﻧﺘﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﺗَﻨَﻤﻪ ﺯﺷﺘﻪ،

ﻧﭻ!

ﮐﻠﯽ ﻫﻢ ﭘﻮﻝ ﻣﺎﻧﺘﻮﻣﻮ ﺩﺍﺩﻡ!

ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺑﯿﻨﯿﺶ

ﺣﺎﻻ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻫﯿﭽﯽ..

ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﮔﺮﻭﻥ ﺷﺪﻩ؟؟

ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺘﺎﺏ ﮐﻨﯽ ﺳﺮ ﻧﮑﺮﺩﻧﺶ ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﺗﺮﻩ …

ﺍﮔﻪ ﺷﻤﺎ ﺷﺎﻝ ﻣﯿﺨﺮﯼ ۵ ﺗﻮﻣﻦ٬

ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﺎﻝ ﺑﺨﺮﻡ n ﺗﻮﻣﻦ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﻭﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﭼﺮﻭﮎ ﻧﺸﻪ!

ﮐﻪ ﺑﺎﻓﺘﺶ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﻟﺒﻪ ﺍﺵ ﺩﺭﺳﺖ ﻭﺍﯾﺴﻪ …

ﺑﺒﯿﻦ ﻣﻨﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﻭ ﮐﯿﻒ ﻭ ﮐﻔﺶ ﻗﺮﻣﺰﻡُ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻭﺷﻠﻮﺍﺭ ﺳﻔﯿﺪ ﺳﺖ ﮐﻨﻢ

ﻭ ﺑﺎ ﻏﺭﻭﺭِ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ ﻭ …

ﺍﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﻦ ﺭﻭﯼ ﺩﻟﻢ ﭘﺎ ﺑﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﯾﻪ ” ﺧﺎﻧﻢ ﭼﺎﺩﺭﯼ” ﺑﺎﺷﻢ …

ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺑﺎﺷﻢ

چون بهم ثابت شده ک هرچی تنگتر بپوشم بالاتر نیستم…

بلکه کالاترم   ….

چون یادگرفتم جنس ارزون مشتری زیاد …

منبع:http://shabhayetanhayi.ir

 
[ شنبه 7 شهريور 1394برچسب:, ] [ 14:54 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

ای آستان قدس تو تنها پناه من
ای چلچراغ چشم تو، خورشید راه من
ای مظهر عنایت حق هشتمین امام
ای خاک پاک مرقد تو بوسه گاه من
میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد

 

حق، معرفت به هر نگاهم داده
در حلقه ی عشق خویش راهم داده
اینها همه علتش فقط یک چیز است
ایرانی ام و رضا پناهم داده
میلاد مسعود ولی نعمت ما، آقا امام رضا مبارک

 

شمع جمع شاپرکهایی رضا
ای کلید ساده مشکل گشا
آن گل زیبا گل خوشبو تویی
ای رضا جان، ضامن آهو تویی
با نگاهت چون کبوتر کن، مرا
تا بگیرم اوج، خوشحال و رها

میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد

 

از این همه انزوا مردد شده ام،دیوانه رنگ زرد گنبد شده ام،

امروز دلم حال کبوتر دارد،انگار که بی قرار مشهد شده ام.

میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد

 

پلک خورشید به فرمان تو بر می خیزد

صبح، از سمت خراسان تو بر می خیزد نور،

هر صبح می افتد به در خانه ی تو

بعد از گوشه ی چشمان تو برمی خیزد
میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد

 

ای پسر فاطمه، نور هدی، سبزترین باغ بهار خدا
با تو دل از غصه رها می شود، پاکتر از آینه ها می شود
ای گل گلزار خدا، یا رضا، آینه ی قبله نما یا رضا

میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد

 

السلام ای حضرت سلطان عشق
یا علی موسی الرضا ای جان عشق
السلام ای بهر عاشق سرنوشت
السلام ای تربتت باغ بهشت
میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد

 

حق، معرفت به هر نگاهم داده

در حلقه ی عشق خویش راهم داده

اینها همه علتش فقط یک چیز است

ایرانی ام و رضا پناهم داده

میلاد مسعود ولی نعمت ما، آقا امام رضا مبارک

 

کسی قدم به حرم بی مدد نخواهد زد
بدون واسطه دم از احد نخواهد زد
گدای کوی رضا شو که آن امام رئوف
به سینه ی احدی دست رد نخواهد زد
بهترین شادباش ها تقدیم به شما،
بمناسبت میلاد امام علی بن موسی الرضا (ع)

 

شمع جمع شاپرکهایی رضا ای کلید ساده مشکل گشا
آن گل زیبا گل خوشبو تویی ای رضا جان،
ضامن آهو تویی با نگاهت چون کبوتر کن،
مرا تا بگیرم اوج، خوشحال و رها
میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد

 

مهر تو ز لوح دل سپردن نتوان
حاجت برکس به جز تو بردن نتوان
از هجر تو مرگ بهر من آسان‌تر
دل بر کس دیگری سپردن نتوان
میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد

 

به گوش دل ندا آمد، که یار دلربا آمد
به درد ما دوا آمد، رضا آمد، رضا(ع) آمد
خدا داد آنچه را وعده،‌ بشد در ماه ذیقعده
که آمد بهترین بنده، رضا آمد ، رضا آمد
میلاد امام رضا (ع) مبارک

 

میدونم شفاعت بی منتت زبون زده
به همین امید دلم به مشهد تو اومده
میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد

 

ایـــن راه اگـــر خــــاره و خــــارا، بطلــــب!
گــــر قابـــل آبلــــه اســت ایـن پــا، بطلــب!
«دســت از طـلب…» آه، فــــال خــــوبی آمــــد
یعنـــــی تـه مطـــلب ایـــــن که: آقـــــا! بطـــلب
ایشاله بزودی قسمت همه مشهدالرضا..

 

نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند
مردم صدای آمدنت را شنیده اند
زیباتر از همیشه شده آستان تو
آقا! چقدر ریسه برایت کشیده اند
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت،
آقا امام رضا (علیه السلام) مبارکباد.

 

آن شب شب میلاد سبز هشتمین لاله
دل را پر از عطر و صفاى یاس‎ها کردند
باران مهر و رحمت و نور و صفا بارید
دل را بـه عـشق پاک “آقا” آشنا کردند

 

 

منبع:http://www.doostiha.ir

 

 

[ سه شنبه 3 شهريور 1394برچسب:, ] [ 21:4 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

خادما گریه کنون صحنتو جارو میزنن

همه نقاره ی یا ضامن آهو میزنن

یکی بین ازدحام میگه کربلا میخوام

یکی بی بند دخیل بچم مریضه به خدا , برام عزیزه به خدا

آقا جون, آقا جون

دلامون همه آباد , رسیده شام میلاد

بازم خیلی شلوغه پای پنجره فولاد

چی میشه آقا منو کفتر گنبد کنی

راهیه مشهد کنی 

کاش منم مثال آهو توی صحرا بودم

صید تو مولا بودم

علی موسی الرضا ، علی موسی الرضا , (یا علی موسی الرضا۲) 

هر کی دست روش بزاری

آتیش حروم اون میشه

پیره زن میگه چرا خمیر من نون نمی شه

گفتی  زائرم بشی

یا مسافرم بشی یا که نذر من بشی سه جا میام سراغ تو  میشم تو قبر چراغ تو

آااای شب رازو نیازه آقام آهو نوازه

نگو غرق گناهم حرم روو همه بازه

چی میشه یه شب منم پاک و خدایی بشم

امام رضایی بشم

مارو قابل بدونو به کلبمون سر بزن

به خونمون در بزن

علی موسی الرضا ، علی موسی الرضا , (یا علی موسی الرضا۲)

عده ای با کرمت مجنون و با صفا شدن

خیلیا از حرمت راهی کربلا شدن

دل که مبتلا میشه

جنسش از طلا میشه  مرغ کربلا میشه میگه برم امام رضا تا بگیرم یه کربلا

آااااخ شب شادی و شینه شب شور حسینه 

دلم پنجره فولاد یا بین الحرمینه

التماس دعا

 

منبع : http://fight12.parsiblog.com/Posts/98/

[ سه شنبه 3 شهريور 1394برچسب:, ] [ 14:59 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

رضا شاه خراسان

رضا شاه خراسان، رضا سلطان ایران، رضا رضا

دوباره دل بی قراره / خبرای حرمُ می آره

برای جشن تولد آقا دل روی دل می ذاره

میگن اینجا شاه و گدا هم مسیرند / حاجت دارا حاجتاشونُ می گیرند

اون جا کجاست که با صفاست / می گند که حج فقراست

از بچگی یادم دادند اون حرم امام رضاست

رضا شاه خراسان، رضا سلطان ایران، رضا رضا

آهوی دلم رمیده / خواب از سر دل پریده

از وقتی که تو حرم صدای نقاره خونه شنیده

غوغا دریا حرم سلطان ایران / ذکر لبهام ضامن آهو رضا جان

یکی به عشقش اسیره / برای آقا می میره

یکی برای مریضش غذای حضرتی می گیره

رضا شاه خراسان، رضا سلطان ایران، رضا رضا

    .......

منبع : http://aein-mastan..ir/post/226

 

[ سه شنبه 3 شهريور 1394برچسب:, ] [ 14:55 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

ویژگی های حضرت مهدی (عج)


برخی خصایص و ویژگی های امام زمان (عج) مطابق احادیث و روایات عبارتند از:
  1. از خاندان و ذریه پیامبر است
  2. هم نام و هم کنیه پیامبر (ص) و شبیه ترین مردم به آن حضرت است
  3. نهمین فرزند از فرزندان امام حسین (ع) است
  4. اسم پدرش حسن (ع) است
  5. مادرش سیده کنیزان و بهترین ایشان است
  6. دوازدهمین امام و خاتم الائمه است
  7. دارای دو غیبت صغری و کبری
  8. عمر بسیار طولانی دارد
  9. زمین را پر از عدل و داد میکند پس از آنکه پر از ظلم و ستم شده باشد
  10. گذشت روزگار او را پیر نمیکند
  11. ولادتش پنهانی است
  12. دشمنان خدا را میکشد و زمین را از شرک و ظلم پاک میکند
  13. دین خدا را آشکار و اسلام حقیقی را در روی زمین گسترش میدهد و فرمانروای روی زمین میشود
  14. با شمشیر قیام میکند
  15. دارای نسبتهایی از انبیاست که از آن جمله غیبت است
  16. روش او سیره پیامبر است
  17. پس از آنکه مردم در آزمایش های سخت واقع شوند ظهور میکند
  18. وقتی حضرت مهدی ظهور کند حضرت عیسی نازل میشود و پشت سرش نماز میخواند
  19. پیش از ظهورش بدعت ها و ظلم و گناه و تجاهر به فسق و فجور رایج میشود
  20. هنگام ظهورش منادی آسمان به نام او و پدرش ندا میکند که همه آن را میشنوند و ظهور آن حضرت را اعلام میکنند
  21. پیش از ظهورش نرخ ها بالا میرود و بیماری ها زیاد میشود و جنگ های بزرگ برپا میشود و بسیاری کشته میشوند
  22. پیش از ظهورش نفس زکیه و یمانی کشته میشوند و در بیدا (مکانی بین مکه و مدینه)خسوفی واقع میشود و دجال و سفیانی خروج میکنند و حضرت آنها را میکشد
  23. پس از ظهورش برکات آسمان و زمین آشکار میشود و زمین آباد میگردد و هیچ کس غیر خدا را پرستش نمیکند
  24. سیصد و سیزده نفر اصحاب او هستند که در یک ساعت به محضرش حاضر میشوند
  25. معجزات بسیاری دارد  و بسیاری به دیدار رحضرتش مشرف شده اند

 

منبع :http://parsitel4.blogsky.com

[ سه شنبه 3 شهريور 1394برچسب:, ] [ 14:48 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

آی قــصــــه قــصــــه قــصــــه               نــــون و پنیـــــــر و پسـتـــــه 
یــــک زن قـــد خـمـیــــــــــده               روی زمیـــــــن نشـسـتــــــه
یــــک زن قـــد خــمیــــــــــده               یـــــــــک زن دلشــکسـتـــــه 
کـــه چــادرش خــاکیـــــــه                 روی زمیـــــــن نــشسـتـــــه 
دست میذاره رو زانــــــــوش               زانـــــوشــــو هی میمالــــه 
تندتند میـگه یا علــــــــــــی               درد میــــــکشـــــه مینالــــه 
شـکسـتــــه و تـکیـــــــــــده               صــــورت خیــس و گلفـــــام
دست میکشه روی قبــــــــر               قبـــــــر شهیـــــــد گمنـــــام

 آب میـــــریـــزه روی قبــــــــر               با دستـــــــــای ضعیـفــــش 

قبـرو مـیشــــــــوره و بـعــــد               دست میکنه تـــو کیفـــــش 
از تـــــو کـیفش یـه جـعبــــه               خــــرما میـــــاره بیـــــــــرون 
میـــــــذاره روی اون قبــــــــر               بــهش  میگه  مادرجـــــــون 
به قربـــون بـی کسیـــــــــت               چـــــــــرا مــــــادر نـــــداری؟ 
پنج شنبـــــــه هـا بــــه روی              پــای کــــی سر میــــذاری؟
بابات کجاســـت عزیــــــزم؟                بــــــــــــرادرت خـــــــواهرت؟ 
حــرفــــی بزن عــزیــــــــــزم               منــــــم جـــــــای مـــــــادرت 
نیـــگا نــکن کــــه پیـــــــــرم               نیــــــگا نــــــکن مریضــــــــم 
تو هم عین بچّــــه مــــــــی                           راست میگم عزیزم!
نیـــگا نــکن کــــه پیـــــــــرم               نیــــــگا نــــــکن مریضــــــــم 
تو هم عین بچّــــه مــــــــی               بچـــــــــه بــــــی نشونــــــم 
همون که رفت و با خـــــــود               بــــــــرده گرمــــــی خونـــــم 
میـــــــزنه زیــــــر گریـــــــــــه              ســـــرش رو تکون میـــــــده 
درمیـــــــاره یــه عکســــــی              از کیفش نشــــــون میــــده 
عکســـــو میبوسـه و بــــــعد              میــــــــذاره  روی  ســـــرش 
عکـــــــس بچـه خوبــــــــش              عــــکس علــــــــــی اکبرش 
تو هم عین بچّــــه مــــــــی               بچـــــــــه بــــــی نشونــــــم 
همون که رفت و با خـــــــود                بــــــــرده گرمــــــی خونـــــم 
همون که آخرین بــــــــــــــار                وقتــــــی که ترکـــــم می کـرد 
نذاشت بـــرم دنبالـــــــــــش               گفت که مامان تــو برگـــــرد 
بــــــــــرو  کنــــــــــــــار  بـابـا               نمــــــی تونــــــه راه بیـــــاد
من خودم دارم میـــــــــــــرم              اونــــــه که تو رو مـــی خواد 
گریه ش یهــــو بند میــــــــاد                   فکـــــــر میکنــــه و با مکـــث 
بغض میــــکنه دوبـــــــــــــاره                 خیـــره میشه به اون عکس 
دلــم رضــــــا نمـــــــــــی داد                 ولـــــــــی بـــــه خـــاطـر اون 
دیگه پی اش نـــــرفتــــــــــــم                 گفتـــــــم برو مــــــادرجــــون 
صورت مـــــن رو بوســــــــــید                  بـــــرگشتـــــش و دویــــدش 
لبخنـــد زدم زورکـــــــــــــــــی                ســـــــر کــــــوچه رسیــدش 
تحملـــــــم تـموم شــــــــــــــد                  بــــــه دنبالـــــــش دویــــــدم 
ولـــــــــی دیــگه بچـــــــــــه مو                ندیـــــــــــدم و ندیـــــــــــــدم 
وقتــــــی رسیدم خونــــــــــــــه               بــابــای پیــــــــــرمــــــــردش 
یواشــی زیــــــــر پتــــــــــــــــــو               داشتـــــش گریه میــکردش!
 

چه شبــــــــــها که به یــــــادش              با گریـــــــــه خوابم می بــرد 
باباش چقــــــــدر زورکــــــــــــی              بغضشــــو  فرو مـــی خــورد 
لـبخنـــــــــدهای زورکــــــــــــــی              اون بغض هــــــای پیرمــــــرد 
کارشـــــــو آخــرش کـــــــــــــــرد              مــرد خونـــــم سکتـــه کــــرد 
الهـــــــــــــی که بمیـــــــــــــــرم              چشماش به در سفید شــد 
آخر نفهمیـــــــــد علـــــــــــــــی              اسیــــــــره یا شهیــــد شـــد 
ســــــــــــــــرت  رو  درد  آوردم؟                بگـــــــم بــــــازم یا بســـــــه؟ 
آخ الهـــــــــی بمیــــــــــــــــــرم                 سنگــــــت چـــــرا شکستـــه؟ 
عـــــــــیب نـــداره مــــــــــــادرم                 یه کمــی طاقــــــــت بیـــــــــار 
یــه کار نـــــــــــــو دستمــــــــــه                دنـــدون رو جیـــــــگر بــــــــذار 
سرویســـــــه نــو عروســــــــــه                دختـــــــــر عـــــــذرا پیــــــــــره 
تمــــــــــوم بشه ، یه پولـــــــی                دســــــت منــــــو میگیــــــــره 
یـــــه سنگ قبر خوشـــــــــــگل              خــــــــودم بـــرات میــــــــــارم
با فاطمـــــــــــه میــــامــــــــــــو               رو قبـــــــــر تـــــــو میـــــــذارم 
گفتم راستـــــــی فاطـــــــــــمه              رفتـــــــــه به خونـــــه بخـــــت
خیلـــــــــی خونــدم توگوشش              راضــی شدش خیلی سخت 
اون نامـــــزدعلـــــــــــــی بــــود              همیـــــــــن علــــــــی اکبــرم 
عینهـــــــو دختـــــــــرم بــــــــود              صـــــــدام میـکرد مـــــــــادرم 
راستــــــــــــی تو زن گرفتـــــی؟              یا که هنـــــــــوز نامـــــــزدی؟ 
کاشکی مــــــادرت مـیگفـــــــت              هیچ وقت بهش قـول نـــــدی
راستــــــــی یادم رفت بگـــــــم              از دختــــــــــــرم بهــــــــــــاره 
اونم شـــــوهر کرد و رفــــــــــت              شوهرشـــــــو دوســــت داره 
خواســـــــتگارکه زیاد داشـــــت              ولـــــی جـــــواب نمــــی داد 
میگفت عروســی باشــــــــــــه              وقتــــــــی داداشــــــم بیــاد 
بـــــــــــــرای ازدواجـــــــــــــــش              داشتـــش خیلی دیر میشد 
به پــــای باباش و مــــــــــــــــن              اونــــــم داشت اسیر میشد 
همسنگــــــــر علــــــــــی بـــود               دامــــــــاد و میـــــــــگم ننــه 
بــــرای مــــــن از علــــــــــــــی                 یــــــــه حرفهایـــــــی میزنـه 
میــــــــــگه شــــب حـمله بــود               تــــــــو خیبــــر و تو مجنــون 
میــــــــــون تیـــــر و تـــرکــــــش               تــــــــو اون گلولــــــــه بارون 
یــــــــه ترکــــــــــش خمپـــــــاره              خــورده تـــــــوی گردنــــــش 
دیگه تــــــــــو اون شلوغـــــــــی               بچـــــــــــه ها ندیدنـــــــــش 
همه اش چــــرا تو حرفـــــــــــام                یاد علــــــــی می افتــــــــم 
کجا بودیــــــــــــم عزیــــــــــــــزم                دختـــــرمــــــــو می گفتـــــــم 
کنــــــــار ســـــــــفره عقـــــــــــد               وقتــــــــی اونو نشــــونـــدن 
یادم نمیره هــــــــــیچ وقـــــــــت              وقتـــــــی خطبـــه رو خوندن 
وقتــــــــــی که گفتــــــــن عروس              رفتـــــــــــه که گل بچینـــــــه
 

با گریــــــــه گفت که رفتــــــــــــه              داداششـــــــــــو ببینــــــــــه 
دوبـــــــــــاره و ســــــــــــه بــاره              جلـــــــــوی چشـــــم دامـاد 
تمــــــام جبهـــــه رو گشـــــــت                گریـــــــه کرد و جـــــواب داد 
رویـــــــــــم سیــاه مـــــــــــادرم              ســــــــــــــــرت رو درد آوردم 
آخ آخ ، راستــــــــــــی ببینــــم                 قـــــــــرص قلبمـــــو خــوردم 
بغضــی کـرد و دستــــــــــــــای              لرزونـــــــــو کرد تو کیفــــش 
دســـتـــــــــای پینــه بستـــش              اون دستــــــــای ضعیفـــش 
دست هایــی که جــــــــــا داره                آدم بــــــــــراش جـــــون بده 
اون دستـــــای ضعیفـــــــــــــش              کـــــــه عرشـــو تکــون میده 
اون دستـــــــای ضعیفــــــــــــی                 کــــــــه پرشـــــــده ز پینـــــه 
اون دستــــــای ضعیفــــــــــــی                 کـــــــــــه مـــــــرد آفرینــــــــه 
دســـــت گذاشت رو زانـــوش                   همـــــون کوه عشق و صبـــر 
با یاعلــــــــــــــــــی بلند شـــد                 بلنــــد شــــــد از روی قبــــر 
گفت دیـــــگه بــاید بــــــــــــرم               قرص هامــــــــو نخـــــــوردم 
حـــــلال بکـــــــن عزیــــــــــــزم              ســــــــــــــــرت رو درد آوردم 
بازم مــــــــــــــیام کنـــــــــــارت              عزیزکـــــــــم شنیـــــــــدی؟
تــــــو هم عین بچه مـــــــــــی               بـــــــــوی اکبــــــرو میــــدی 
هــــــــی اشــــــــکهای پیــرزن              زصورتـــــــــش میچکیـــــــد 
دور شــــــــد از ســــــر قبــــــــر              ســــــــر قبــــــــر اون شهید 
شهیدی که سکتـــه کــــــــــرد              بـــابـــای پیرمــــــــــــــردش 
خواهر اون وقت عقــــــــــــــد                همـــــــه ش گریه میکردش
اون که تا حــــالا غیـــــــــــر از                فاطمــــه مــادر نداشـــــــت 
تیرخــــــورده بود گردنـــــــــش                روی تنـــــش سر نداشــــت 
دستـــــهای اون شهیــــــــــد                بــــه پشــت مــــادرش بـود 
مـــــادر نفهمیــــــــــــد که اون              علــــــــی اکبـــرش بــــــود 
مـــــادرو همراهــــــــــــی کرد              گفــــــــت که مهربونــــــــم 
غصـــه نـــــخور مـــــــــــــادرم              تمامشــــــو مـــی دونـــــم
           آی  قــصـــه  قــصـــه  قــصـــه              نــــون و پنیـــــــر و پسـتــــه              خواهــــــری که با گریـــــــــــه              ســــــــر سفره نشستـــــه
یــــــک زن قـــد خمیـــــــــــده              ســــنگ قبــــر شکستـــــه
  گریــــــــه هـــای پیرمــــــــــرد              بگـــــــــم بازم یا بســـــــــه؟

[ سه شنبه 3 شهريور 1394برچسب:, ] [ 2:57 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

 

[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 16:26 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

کجاست پسر فاطمه ؟

313.pngمن بگویم کجاست؟؟؟؟

شاید در بیابانی است و سر به سجده اشک میریزد و ما را دعا میکند

شاید سرش را چون علی در چاه کرده و با چاه درددل میکند

شاید هم اکنون در کربلا است و در بین الحرمین نگاهی به پرچم سقا میکند

و از آن طرف نگاهی بر سیدالشهداء


شاید هم اکنون در بقی است سر خاک مادری که یکتا ترین مادر بود اما

مزارش را هیچکس ندانست که کجاست

1175744_397383573695873_1943075798_n.jpg

شاید در نجف رفته به دیدار پدر و نگاه میکند بر آسمان مظلومیت پدرش

شاید در مدینه است رفته بر سر مزار پدرانش و یا سری بزند بر گنبد سبز

جدش رسول الله


شاید در کاظمین است و شاید درسامرا

و هزاران شاید دیگر

اما این را میدانم که نزد ما نیست

میدانید چرا ؟؟؟؟

چون خودمان نخواستیم

چون لیاقت میخواهد داشتنش

شاید ما هنوز کوفی مانده ایم....

1380773_300484690094230_1711739412_n.jpg

برای یوسف شدن

باید قید زلیخاها را زد!

عزیز خــــــــــدا شدن بها دارد...!

 

 منبع : http://romagha.blogfa.com

 

[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 16:25 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

شنیده ام از ما دلتنگ تری برای آمدنت،
شنیده ام دل نگرانِ مایی،
شنیده ام گریه می کنی برایِ ما ،
کی تمام می شود؟
غروب هایی که "دلِ" ما "گیرِ" دلتنگی ات است آقا!

rqrqr73zgyz43bxvtca5.jpg

[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 16:21 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

عاشقتم یا مهدی (عج) پس زود تر بیا خیلیا منتظرت هستن.

[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 16:20 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

منبع : http://hijabban.loxblog.com
[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 16:16 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

منبع:http://hijabban.loxblog.com
[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 16:15 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

یا امام جعفر صادق (ع)

جانم به فدای تو، ای یوسف پیغمبر
ای ذرّیه ی زهرا، آیات خوش ِ کوثر
ای نور حقایق، بر هر دل عاشق
ای جلوه ی رحمت، یا حضرت صادق

...............................................

غربتش چون شمع آبم می‌کند
صحن ویرانش خرابم می‌کند

السلام و علیک یا صادق الائمه (ع)

 

[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 16:5 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

گفت و گو با خدا

خدا چه زیبا جواب بنده هاش رو میده...

گفتم:خسته ام

گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53))

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره

گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24)

گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم

گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16)

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
منو یاد کنید تا یاد شما باشم بقره/152

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟

گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه احزاب/63

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟

گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه  یونس/109

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه

گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه  بقره/216

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟

گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم

خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه  بقره/143

گفتم: دلم گرفته

گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
(مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن  یونس/58

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله

گفتی: ان الله یحب المتوکلین
خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره  آل عمران/159

گفتم: خیلی چاکریم

ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که

و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون حج/11.

بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشنخودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم

گفتی: فانی قریب
من که نزدیکم  بقره/۱۸۶

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم

گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال

هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن

 اعراف/۲۰۵

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد

گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! نور/۲۲

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی

گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنیدهود/۹۰

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟

گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! توبه/۱۰۴

گفتم: دیگه روی توبه ندارم

گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
(ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه غافر/۲-۳

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟

گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا

خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه زمر/۵۳

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟

گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله

به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ آل عمران/۱۳۵

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم

گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره بقره/۲۲۲

 ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک

گفتی: الیس الله بکاف عبده
خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ زمر/۳۶

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟

گفتی:

یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما

ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه احزاب/۴۱-

[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 15:49 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]

-

یکی می پرسد اندوه تو از چیــست؟؟؟
سبب ساز سکوت مبهـــــمت کیـــست؟؟؟
برایش صادقانه می نویسم...
برای آنکه باید باشد و نیســـت!!! ...

اللهم عجل لولیک الفرج

[ شنبه 17 مرداد 1394برچسب:, ] [ 20:48 ] [ عاشق حضرت زهرا(س) ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 8 صفحه بعد

*کد ساعت مذهبی برای وبلاگ شما*